#طلاییه إنّ اللّهَ عَزَّوجلَّ جَعَلَ التُّرابَ طَهورا؛ کما جَعَلَ الماءَ طَهورا… خداوند عزّوجلّ خاک را نیز؛ همچون آب، پاک کننده قرار داده است… . گفتند #خاک از مطهّرات است؛ و پاک میکند… . اما اینجا؛ #خون هایی ریخته شده است؛ مطهّر تر از خاک… که تطهیر میکند؛ #دل را… چشم را… #روح و روان را… . اینجا؛ ملائک با #خون وضو میگیرند! و بر تربتِ خونی #شهدا سجده میکنند… . اینجا؛ زمین! #آسمان است… زمینِ آسمانی… . . . سید شهیدان اهل قَلـم: این #خاک که ما این چنین #غفلت زده! پای بر آن میگذاریم؛ مهر نماز #فرشتگان است… . . #اشک_نوشت: دلم! طلوع طلاییه… ظهر فکّه… عصر هویزه… غروب #شلمچه… شب شرهانی… سحر دوکوهه… میخواهد! . . #دلخون
اینجاباران,میبارد باران میبارد به حرمت کدام بنده اش نمیدانم! من همین قدر میدانم باران صدای پای اجابت است خدا باهمه جبروتش دارد ناز میخرد نیاز کن. 0 *الهم الرزقنا قبل الموت توبه و عند الموت الشهاده و بعد الموت جنه
به تو می اندیشم من در هیاهوی این زمان در پشت صدا های بلند این دوران آرام به تو می اندیشم به تو که با مهربانی ساده نگاهت می توان ظلم پیچیده این دوران را به سخره گرفت به تو که با آرامش نفس هایت می توان این جهان پر آشوب را رام کرد و من به یاد تو،به تو می اندیشم
محبوبترین افراد نزد رسول خدا حضرمی میگوید: از عایشه پرسیدند کدامیک از مردم در نزد رسول خدا محبوبتر بودند؟ گفت #فاطمه، و از مردان کدامیک؟ گفت شوهرش #علی. (نور الابصار، شبلنجی، ص51،دار الکتب العلمیه ،بیروت، لبنان)
#حجاباصیل در اختتامیه فیلم فجر #سیمرغمعنوی و حقیقی بهترین پوشش تقدیم می شود به “مائده سادات رضوی” برای نمایش #حجبوحیایاصیلایرانی در #جشنواره #مدولباس #فیلمفجر!
توصیهٔ مرحوم حضرت آیت الله #نخودکی اصفهانی در باب #نمازبرای جویندگان معرفت : آن چه امروز تکلیف است : نخست : نماز اول وقت است. دوّم : اهتمام در #حضور_قلب در وقت نماز ، و این کار مثل #خوشنویسی است و به یک روز و دو روز درست نمی شود و طول زمان لازم دارد. از آن که گذشت : بیداری پیش از #صبح است.
اسدالله تازه نامزد کرده بود که به شهادت رسید، چند روز پس از شهادتش به خواب من آمد و دستش را بر روی سینه گذاشته بود و با ناراحتی گفت: «مادر، قلبم خیلی درد میکند و یک امانتی در داخل اتاقم هست و آن را به نامزدم بدهید». زمانی که من از خواب بیدار شدم و به اتاقش رفتم, دیدم عکس نامزدش در داخل اتاقش هست و برای اینکه نامحرم عکس نامزدش را نبیند به خواب من آمد و گفت که عکسش را پس بدهم و من هم این کار را کردم.
#شهید_گمنام چند سال پیش از جنوب کشور به سوی مشهد مقدس تشییع سراسری داشتیم، کاروان شهدا ی تازه #تفحص شده در بین مسیر از ورامین هم رد می شد…
مادر یک شهید مفقود اهل ورامین تعریف می کرد: “من در منزل خواب بودم که فرزند شهیدم آمد به خوابم و گفت مادر چه نشسته ای؟ بلند شو بیا استقبال شهدا! من نمی دانستم فرزندم در بین این شهداست، رفتم تشیبع شهدا و بچه ام را در بین شهدا پیدا کردم و تا یک جایی مشایعت کردم و برگشتم منزل…
کاروان هم رفت سمت مشهد همان شب دوباره خواب پسرم را دیدم؛ به من گفت مادر به مردم بگویید:
به این شهدا نگویید یک مشت استخوان! مادر! هنگامی که مردم #چفیه هایشان را می انداختند بالای تریلی که دژبانها این چفیه ها را به تابوت شهدا متبرک کنند، ما شهدایی که اسم داشتیم چفیه ها را می گرفتیم! و آن را به شهدای گمنام متبرک می کردیم و به مردم بر میگرداندیم”
#فکه #شهید_علی_نیلچیان شب #عقد کلی سنت شکنی کردیم! سفره نینداختیم، یک #سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد #قرآن هم مقابلش… #مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسم مان شلوغ بود، همه را #دعوت کرده بودیم! البته نه برای ریخت و پاش، برای این که #سادگی ازدواج مان را ببینند؛ این که می شود ساده #ازدواج کرد و خوشبخت بود…
عروسیمان هم از این ساده تر بود، اصلا مراسمی نبود. شب #نیمه_شعبان خانواده علی آمدند خانه ما، دور هم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانهی بخت…
به روایت #همسر شهید
امام خامنه ای: زندگیتان را بر پایه #اسراف قرار ندهید! زندگی را #ساده قرار دهید، زندگی را آن طور که خدای متعال می پسندد قرار دهید و از #طیبات الهی بهره مند شوید…
#سالگرد_شهادتت_مبارک #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری شهیدی که به خواسته خودش بالای سنگ لحدش نوشتند: یا زهرا(سلام الله علیها ) و شب اول #فاطمیه به خاک سپرده شد. روایت از خواهر شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری:
یک وصیتنامه در کمدش پیدا کردیم . خیلی تعجب کردیم و گفتیم یعنی هادی قبل از نجف رفتنش هم میدانسته قرار است چه بشود؟ یک وصیتنامه با یک دست خط کاملا معمولی که پاکنویس هم نشده بود. در آن نوشته بود : راهپیمایی 9 دی یادتان نرود. حجابهای امروزی بوی حضرت زهرا(سلام الله علیها ) نمیدهد . حجابتان را زهرایی کنید. پیرو خط ولایت فقیه باشید. اگر دنبال این مسیر باشید به آن چیزی که میخواهید میرسید همانطور که من رسیدم.
من شنیدم که دوستانش میگویند هادی وقتی میخواست به کربلا برود روی صورتش چفیه میانداخته و میگفته
“اگر به نامحرم نگاه کنی راه شهادت بسته میشود” برای همین اینکار را میکرد تا چشمش به نامحرمی نخورد.
همه جا میبینمت…در “آسمان،بیشتر.. . “ آسمانِ پایین را چون موج مهار شده و آسمان هایِ بالا را مانند سقفی استوار و بلند قرار داد بی آنکه نیازمند به ستونی باشد یا میخ هایی که آنها را استوار کند… بخشی از خطبه ی 1 #نهج_البلاغه
لطفا قلبی را نشکنیم … قلب شکسته، از نظر پزشکی یک بیماری واقعی با علایمی شبیه حمله قلبی است که با غم و شوک ایجاد میشود. افزایش ناگهانی هورمونهای استرس،تپش قلب را ناهماهنگ کرده و حتی شکل فیزیکی قلب را تغییر میدهد!
«ولنتاین» افسانه ای برای فروپاشی اخلاق جامعه! “ولنتاین” در واقع یک مناسبت غربی و #فرهنگ وارداتی است که چند سالی است میان جوانان باب شده و همه ساله در روز 25 بهمن مطابق با 14 فوریه همراه با آداب و رسوم به خصوصی برگزار می شود. جشنی همراه با هدیه دادن و دوستی و عشق ورزیدن به نامحرم و جنس مخالف که در واقع فرصتی است تا دوستی های خیابانی از سوی متولیان ابتذال، هویتی پوشالی یابد. اینکه این روز چه تاریخچه ای دارد و بر اساس چه رویدادی گرامی داشته می شود، نکته ای است که همچنان نه منابع مبدع این طرح و نه پیروانشان اطلاعات موثقی برای پایه و اساس آن ندارند و تنها قصه ای ساختگی و تایید نشده، محملی برای گرامیداشت این روز عنوان شده و جالب اینجاست که بسیاری از جوانان وطنی بدون اطلاع از ریشه این افسانه ساختگی، پیرو این فرهنگ وارداتی شده اند که این گونه قصه سازی شده است: “زمانی فرمانروای روم باستان برای حفظ آمادگی سربازانش، از ازدواج آنها جلوگیری می کرده است به این دلیل که ازدواج باعث سستی آنها خواهد شد. در این بین کشیشی به نام ” #ولنتاین” مبادرت به عقد سربازان با دختران می نموده است که پس از اطلاع فرمانروا، به زندان می افتد. کشیش در زندان عاشق دختر زندانبان شده و خطاب به وی کارت هایی را می نوشته است و عاقبت در روز 14 فوریه به دستور شاه وبه جرم اقداماتش اعدام شده و توسط غربی ها “شهید عشق” نامیده می شود!” اما آنچه باعث شده تا این #افسانه، به شدت توسط رسانه های خارجی و در تمام دنیا تبلیغ شود، درونمایه ضد فرهنگی این جریان است که مبنایی برای رواج فرهنگ بیبند و باری و ابتذال است و هر ساله تحت عنوان “روز عشق” انواع و اقسام اعمال ناپاک و خلاف اخلاق در پوشش پاک عشق و محبت انجام می گیرد! آنچه که پشت پرده “ولنتاین” را این روزها بیشتر نمایان می کند، تلاش و تبلیغات برای از هم پاشیدن بنیان #خانواده ها، جلوگیری از ازدواج و ترویج دوست یابی و دوست گزینی به جای انتخاب همسر و تشکیل خانواده، است.
این اهداف در قالب سریالهای #ماهواره ای فارسیزبان که به خانواده ها هجوم بیشتری آورده است، نمود عینی تری دارد که البته همراه با واردات “ولنتاین” که سالیان سال است اتفاق افتاده، در یک سیاست تعریف می شوند! اما رواج این فرهنگ وارداتی نگران کننده تر می شود وقتی بدانیم که در میان برخی پدران و مادران هم رسوخ کرده است. اگر چه مرد به همسر خود و زن به شوهرش در این روز به اصطلاح عشق می ورزد، اما این حرکت در چنین روزی در سایه تبلیغات شبکه های ماهواره ای، تنها می تواند برای جوان و فرزند خانواده به عنوان یک الگو تلقی شده و مهر تأییدی باشد بر یک فرهنگ غلط و ناپاک که حاصل آن دوری گزینی از #ازدواج و حفظ روابطی است برای فروپاشی اخلاقی جامعه. اگرچه برخی اعتقاد دارند نفوذ آیینهایی نظیر روز “ولنتاین” ناشی از تهاجم فرهنگی است، اما به نظر می رسد این موضوع به علت خلاء فرهنگی جامعه در این زمینه، مورد استقبال قرار گرفته است. در حالی که این پدیده در فرهنگ و تاریخ ما وجود دارد اما درست و پررنگ به جوانان معرفی نشده است. روز مادر، روز پدر، روز دختر، روز ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) تنها نمونه ای از فرهنگ مذهبی ماست که نه تنها افسانه نیست و قصه سازی نشده است که ریشه در باورها و مذهب ما دارد و حتما می تواند به استحکام خانواده و عشق حقیقی همراه با هویت کمک کند. پس شایسه است خانواده ها و جوانان، به تأسی از آموزه های اسلامی، از ورود هرگونه رسوم و آیین های خرافی و بویژه بیان گر فرهنگ ضد اخلاقی، به جامعه ممانعت کرده و مراسمات و موارد مشابه ملی و دینی که بمراتب بیشتر، بهتر، پر بارتر و متقن است را پررنگ تر و باشکوه تر اجرا نمایند. البته که نقش مسئولین و دستگاههای مربوطه نیز در فرهنگ سازی و بهبود این امر نمایان است.
می گویند زن های عرب دلشان که می گیرد، غصه که می افتد به جانشان، راه کج می کنند سوی حرم تو آقا ! می نشینند یک گوشه چادرشان را روی صورتشان می کشند هی می گویند یا عباس ادرکنی، ادرکنی بحق اخیک الحسین .. اصلا حرم ات معروف است به عقده گشایی و باز کردن سفره دل… می گویند شیعیان مدینه کارشان که گیر می کند روزگار که سخت می گیرد، یک راست می روند پشت دیوارهای بقیع ستون دوم روبروی حرم نبوی آدرس مزار مادرتان است می روند و مادرتان را قسم می دهند به شما به شمایی که مشگل گشای دلهایی… می گویند شما کاشف الکرب حسینی آقا… می گویند هر که می رود کربلا غم های دلش حواله می شود به سوی حرم شما، عقده های دلش باز می شود در آن صحن، دلش آرام می گیرد… یا عباس! کرب هایم را برایت آورده ام غصه هایم را آورده ام نه راهی به مدینه دارم نه به کربلا . مانده ام در این شهر پر التهاب. مانده ام در این خستگی نذر کرده ام برای دل خسته ام، نذر کرده ام امشب بنشینم گوشه ای و برای دل خسته ام بخوانم: یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ لی کَرْبی بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ” دریاب این دل را !
#شلمچه_و_بوی_چادر_خاکی_مادر سخن گفتن آسان نیست، از جایی که حتی آسمان هم خون دل می خورد از این #غربت… وقتی پایت را به روی خاک نرم این #صحرای بی انتها می گذاری با خود می پرسی مگر چه دارد این سرزمین که این گونه نگفته و نشنیده از آن دل و گلویت #تنگ می شود… درست یادم نیست چه بویی می داد، ولی قشنگ بود و سینه سوز وقتی برگشتیم بهمان گفتند بوی یک چادر خاکی ست. وقتی برمی گشتیم و خادم الشهدا #یا_زهرا می گفت و با بغض فریاد می زد که #حاجت بخواهید از این #مادر. این همان وقتی است که با خود می گویی، #غروب که در شهر ما این قدر طولانی نبود! چرا رضایت نمی دهد این آفتاب شرابی رنگ به رفتن؟ و وقتی رفت تازه می فهمی که چه #دردی دارد این تاریکی، خودت نمی فهمی چرا؟⁉️ آنها که بی طاقتند به #خاک می افتند کسانی که خوددارند می نشینند و سربه زانو می گذارند و صبوران، #چفیه به صورت می کشند و راه می روند وزار میزنند. خودت گم می کنی که برای چه گریه کنی از کدام درد بنالی و به پای کدام #مظلومیت اشک بریزی… شاید هم بی دلیل است این #دلتنگی، شاید تنها این بهانه کافی باشد که همانی که برای زیارت #مزار_گم_شده_اش دنیا را جسته امروز خود به #دیدارت آمده.
#راه_ناتمام #بوی_عطر_خاک_جبهه_ها گفتند از او هیـچ نمـانده جز یک راه ناتمـــام….. راه ناتمـــام است…اما #مقصـــد پیداست و مـرد راه مے طلبـد…
در میـان راه خواهـے رسید به هرچه شـب است که زنـده به#یـادش سحـر و طلـوع مے شوند.
چند قـدم جلـوتر تمـام لحظه هـایت را به #سجـــده مے کشاند…
#عطــر_خـاک و #خـون نفـس نفـس هم نفست مےشوند و … و هـزار #قـدم مانده تا انتـها شاید…که نا تمـام شود تمـام…هرقـدم شایـد هزار قدم شود و یک شبه ره صـدساله به منـزل رسد اگر…
گفتـم مـن مانـده ام و این #راه ناتمـام …نـورسیـده کودکـی شـاید !!! #قدم_هایم بے ثبـات و بے رمـق زانـوانم خـم شده در میـان راه…
مے دانم ای خـــدا ..گــرد #پــوتیـن_هـایش کفش هایم را کفـایت مےکند.. براےشـروع دلخـوشم به #ذکـــر_ســـربنـدش
فقـط و فقـط #یــا_زهـرا(س)…
گفتـه است: حـرم عشـق #کـربلاست و چگونه در بند خـاک بمانـد آنکه #پـــرواز آموخته است و راه کـربلا را مےشناسد و چگونه از #جـان نگذرد آنـکس که مے داند جـان بهـای #دیـدار است؟
راه ناتمـامت اگر تا کـربلاست خواهم گذشت از جـان به بهـای دیدار خـدایت ای #شـهید… میدانم این راه #بهـشت را پشت سـر مےگذارد …
فاطمیه ماه خون ماه غم است فاطمیه یک محرم ماتم است فاطمیه چشم گل پر شبنم است فاطمیه عمر گل ها هم کم است فاطمیه دیده مهدی تر است اشک ریزان در عزای مادر است
اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی، باران روزی به تو خواهد گفت کجا کاشته ای … “پس نیکی را بکار، بالای هر زمینی… و زیر هر آسمانی…. برای هر کسی… “ تو نمیدانی کی و کجا آن را خواهی یافت!! که کار نیک هر جا که کاشته شود به بار می نشیند … اثر زیبا باقی می ماند، حتی اگر روزی صاحب اثر دیگر حضور نداشته باشد.
سلام بر تو ای ابراهیم ، سلام بر تو که دستم را گرفتی و قدم به قدم مرا با واژه شهادت آشنا کردی … سلام بر تو که مرا با جوانمردی ، غیرت و عفت آشنا کردی … سلام بر تو که الگوی تهذیب و مبارزه با هوای نفس بودی … ابراهیم … در قتلگاه فکه علی اکبرهایی مظلومانه و گمنام پر کشیدید که ما با شنیدن انها فقط آه حسرت میکشیم … چرا که ما هنوز بعد از دو دهه از زندگیمان ، سه دهه و بعضی بیشتر ، هنوز رنگ خدایی نگرفته ایم ، که بوی شهادت بدهیم و فقط هر روز که از عمرمان میگذرد آه حسرتی میکشیم و میسوزیم که نکند اخر عمرمان مردن باشد که اگر چنین باشد الانمان مرده ای بیش نیستم …!