غیرت شهید بر ناموسش
حتی بعد از شهادت
اسدالله تازه نامزد کرده بود که به شهادت رسید، چند روز پس از شهادتش به خواب من آمد و دستش را بر روی سینه گذاشته بود و با ناراحتی گفت:
«مادر، قلبم خیلی درد میکند و یک امانتی در داخل اتاقم هست و آن را به نامزدم بدهید».
زمانی که من از خواب بیدار شدم و به اتاقش رفتم, دیدم عکس نامزدش در داخل اتاقش هست و برای اینکه نامحرم عکس نامزدش را نبیند به خواب من آمد و گفت که عکسش را پس بدهم و من هم این کار را کردم.
خاطره ی از مادر شهید اسدالله سعدی
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1395-11-27] [ 01:49:00 ق.ظ ]