وقتی بغض حبس شده در گلو کهنه شود!
کم کم دل بیقراریش شروع شده؛
و روحِ نا آرام هوایی میشود…
در این میان اشک آتش گرفته سرازیر میگردد…
نَفَس میگیرد و جان به تنگ می آید…
فضای دنیا برایش ازقفس گنجشکها هم؛
تنگ تر میشود…
آن لحظه است که آسمان را می خواهد؛
آسمانی که از زمین و زمینیان دور باشد…
جایی بالاتر از ابر ها؛
همانجایی که خداوند است…
سرزمین پرستوهای از قفس رهیده…
. اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک
موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1395-10-26] [ 03:51:00 ب.ظ ]