پناه میبرم از شرّ شهر بے شما بـہ جایےکـہ غمم را بـہ خاک هابگویم
شهید #عزادار نمی خواهد #رهرو می خواهد. #شهید_رضا_ترنجی
.
از دل هزاران شهید عبور کردی در ایستگاههای بهشت ، لختی درنگ کردی و برایت روایت کردند و گریستی ، به تو گفتند که #کربلا همچنان #جاری است ، از عاشورای 61 هجری تا امروز و فردا و…
شاید بارها و بارها به هر کدام از قدمگاههای شهیدان که می رسیدی ، با خود می گفتی کاش مرا نیز به خیل شهیدان راهی بود و حسرت می خوردی که چرا از قافله جا مانده ای
آری زمان ما را از قافله کربلا دور داشته است اما هنوز می توان آن گونه که سید شهیدان اهل قلم خواست ، بخواهیم ( کربلا ما را نیز در خیل شهیدان بپذیر)
.
به شهر باز می گردی ، دلت برای همین بیابانها می گیرد برای خاک ، برای نخل ، برای خاکریز ، برای جاده ای که هنوز رد خمپاره ها بر آن جا مانده بود برای ترکش هایی که زنگ زده بودند و برای آسمان مردانی که سالها بود در ملکوت گم شده بودند.
اولش می خواهی زار بزنی و گریه کنی تازه با رفقایت مانوس شده بودی ، تازه شهدا را شناخته بودی ، تازه فهمیده بودی که هر چه هست ، در #گمنامی و در این بیابانهاست.
به خود می آیی ، سبکبار می شوی اما چیزی را جا گذاشته ای ، شاید رد پایت را شاید گناهانت را ، شاید آرزوهای دور و درازت را و شاید #دلت را. روزهایی است که تو هم مثل شهیدان پر از نور خدا زیسته ای ، روزهایی است که به مرگ خندیده ای ، روزهایی است که در سرزمین های جنوب زیسته ای ، روزهایی است که در زیارت اولیاء الله بوده ای و خیلی چیزها آموخته ای که #هرگز نباید فراموششان کنی ، چنانچه زینب (س) کربلا را فراموش نکرد.
.
شهید آوینی :
آری شهادت زیباست اما مثل مرد پای بیرق #انقلاب ایستادن از آنهم زیباترست ، شهادت در رکاب خمینی زیباست اما دفاع از #ولی_فقیه حاضر از آنهم زیباتر ست ،
#خون_دادن_برای_خمینی_زیباست اما #خون_دل_خوردن_برای_خامنه_ای_از_آنهم_زیباترست.
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1395-12-12] [ 02:42:00 ق.ظ ]